فرهنگسرای نیاوران
سالها بود که برنامه شکرگذاری برای رسیدن به خواسته هام شده بود روتین زندگیم هر روز هرکس رو که گیر میآوردم چه شکرگذاری داشته هامو چه شکرگذاری رویاهامو با کمک دستای مهربون دوستی که به یاریم میومد تو دفتر ثبت میکردم….
بهار سال ۹۶ بودتصمیم جدی گرفته بودم تهران نمایشگاه نقاشی بذارم حتی موضوع نمایشگاه روتوی جلسه هیئت مدیره گروه باران هم مطرح کردم تا شاید از طریق معرفی حاج آقای اسماعیلی بتونم در برج میلاد تهران یه نمایشگاه عالی برگزار کنم…
اما از اونجاییکه معجزه شکرگذاری همیشه خودش رو به بهترین شکل نمایان میکنه فرهنگسرای نیاوران برای نمایشگاهم اعلام همکاری کردند اونجا بود که یادم اومد چندسال پیش زمانی که چشم اندازمو مینوشتم و اهداف بیست سالمو مکتوب میکردم تو شکرگذاری برنامه های نمایشگاهام اولین اسمی که ثبت کردم فرهنگسرای نیاوران بود...
بله من در خواستشو به کائنات داده بودم و این قدرت قلم بود که با معجزه شکرگذاری دوباره خودش رو به من ثابت کرد…
زیباترین اتفاق شگفت انگیز این نمایشگاه که منو حسابی به وجد آورد رونمایی بزرگترین اثرم توسط استاد بزرگوار جناب آقای دکتر شفیعی کدکنی بود…
جالب اینجا بود که همزمان با برگزاری نمایشگاه من در سالن همایش های فرهنگسرای نیاوران جشنی برای چهره های ماندگار و مفاخر ایران برگزار شده بودو دکتر شفیعی کدکنی مهمان ویژه این همایش بودند ولی ایشون بجای رفتن به جشن چهره های ماندگار تصمیم گرفتند مهمان ویژه نمایشگاه نقاشی سمانه احسانی نیا باشند که از مشهد به تهران اومده بود و اولین نمایشگاه نقاشیش در تهران رو دقیقا درهمین زمان درفرهنگسرای نیاوران برگزار کرده بود…
اومدن دکتر به نمایشگاه من برای مهمانان همایش جای سوال شده بود که این دختر کیه؟…
این شد که اکثر مهمانان همایش شدند بازدید کنندگان نمایشگاه نقاشی سمانه و این شور و انرژی و افتخار بزرگ برای من به برکت حضور مرد نازنینی رقم خورد که تا جهان باقیست قلمش و نگاه قشنگش به ادبیات سرزمینم ایران معنا میبخشه…